درد دل


عاشق

خوب امشب اومدم با تمام غمی که تو دلمه غمی که برام خیلی سنگینه من ناشکری نمیکنم خدایی  تو زندگیم من هیچی کم ندارم برای همه این چیزا هم خدا رو روزی صدهزار بار شکر میکنم ولی غمی که ازش حرف میزنم غم عشقه  غمی که در عین تلخی شیرینم هست خیلی شیرین غم عشق  اونم یک عشقه به ظاهر یک طرفه چون که من از دل الهه عشقم خبر ندارم و احساس قلب قشنگش رو نسبت به خودم نمیدونم 

خوب امشب اومدم بگم که دارم به یک مرحله جدید از عشق میرسم میدونین الان به مرحله ای رسیدم که به جز مهتاب چیزی یا کسی دیگه رو نمیبینم مثلا دیشب که به اصرار بردنم موج های ابی اونجا با تمام  وجود دوست داشتم برگردم چون تحمل بودن تو اون فضا رو نداشتم میدونین دارم به جایی میرسم که بیشتر دوستام رو از خودم دور میکنم چون دیگه تحمل با اونا بودن و شاد بودن بدون مهتاب رو ندارم هرجا که میرم فقط اونو میبینم صدای اون خندهای اون همش جلوی چشممه میدونین اون برام شده یک سنبل شده تمام دنیا و زندگیم

بچه ها برام دعا کنین بتونم ببینمش و حرف دلم رو بهش بزنم



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

| 31 مرداد 1389برچسب:,| 0:2 | مرتضی|

De$ign:khanoomi